انجمن علمی و آموزشی معلمان ریاضی استان آذربایجان‌ غربی

انجمن علمی و آموزشی معلمان ریاضی استان آذربایجان‌ غربی

.: ریاضیات شانه بر زلف پریشان عالم است :.
انجمن علمی و آموزشی معلمان ریاضی استان آذربایجان‌ غربی

انجمن علمی و آموزشی معلمان ریاضی استان آذربایجان‌ غربی

.: ریاضیات شانه بر زلف پریشان عالم است :.

. لاگرانژ

  ژوزف لوئی لاگرانژ (۱۷۳۶-۱۸۱۳) از هندسه بیزار بود، ولی کشفیات برجسته‌ای  در  

 

حساب تغییرات ومکانیک تحلیلی دارد. وی همچنین در تدوین نظریه اعدادو جبر سهم  

 

داشت و به آن جریان فکری که بعدا توسط گاوس و آبل تقویت گردید ، کمک کرد .  

 

  زندگی ریاضی وی را می توان  گسترش طبیعی کارهای هم عصر  مسن‌تر و مهمتر  

 

وی  یعنی اویلر  دانست  که در بسیاری جهات کارهای او  را  به پیش راند و  آنها  را  

 

پالایش کرد .

 

 لاگرانژ در تورینو از نیاکان مختلط فرانسویایتالیایی به دنیا آمد. در دوران کودکی به هنر و ادبیات بیش از علوم  

 

علاقه داشت .  اما  هنوز در مدرسه بود  که علاقه  وی به ریاضی با خواندن  مقاله ای از ادموند هالی در مورد 

 

کاربردهای  جبر در نورشناسی  شعله ور گردید .  وی  آنگاه  یک دوره مطالعات مستقل  را  آغاز کرد و  آنچنان‌ 

 

بسرعت  پیشرفت کرد  که  در  سن  ۱۹ سالگی  در  مدرسه سلطنتی نظام  شهر تورینو  به  سمت استادی

 

منصوب گردید .

 

  آثار  لاگرانژ  در حساب تغییرات از اولین  و  مهمترین کارهای اوست . در سال ۱۷۵۵ وی روش ضرایب خود  را 

 

برای حل مسئله هم پیرامونی به اطلاع اویلر رساند . این مسائل وی در روش ضرایب خود را  برای حل مسئله
 

هم پیرامونی به اطلاع اویلر رساند .  این مسائل سالها در ذهن اویلر را ببعث مشغول کرده بود  چرا که  از حد
 

روشهای نیمه هندسی  او  فراتر بودند . اویلر  بلافاصله پاسخ  بسیاری از سؤالاتی را  که در اندیشه اش  بود
 

دریافت  ولی به  لاگرانژ با مهربانی  و  گذشت قابل ستایش پاسخ گفت و  از انتشار کارهای خود صرفنظر کرد
 

چنانکه در نامه به لاگرانژ می نویسد : « از انتشار آنها خودداری کردم تا شما را از هیچ بخشی از افتخاراتی که
 

به شما تعلق دارد محرم نکرده باشم »  ادامه داد  و  هم  او  و  هم اویلر  آن را در مورد بسیاری از انواع جدید  

 

مسائل بخصوص در مکانیک به کار بردند .
 

  در سال ۱۷۶۶ هنگامی که  اویلر برلین را  به  قصد سن پترزبورگ ترک می کرد  به  فردریک کبیر پیشنهاد کرد
 

که  از  لاگرانژ  برای جانشینی  وی دعوت به عمل آید . لاگرانژ  این دعوت را  پذیرفت  و  تا هنگام مرگ  فردریک
 

در سال ۱۷۸۶ به  مدت ۲۰ سال  در برلین به سر می برد . در این مدت  وی به طور گسترده  در  جبر و نظریه
 

اعداد کار می کرد  و شاهکار خود  رساله مکانیک تحلیلی ( ۱۷۸۸ ) را  تحریر کرد  و  در  آن مکانیک عمومی را 

  

یکپارچه  کرد  و  همچنانکه همیلتن  از  معادلات حرکت لاگرانژ  مختصات تعمیم یافته  و  مفهوم  انرژی پتانسیل
 

نام برد.
 

  بعدازمرگ فردریک فضای دربار پروس برای دانشمندان نسبتا مطبوع شد.از این رو لاگرانژ دعوت لویی‌شانزدهم 

 

 را  برای عزیمت به پاریس  پذیرفت  و  در  آنجا به  وی  آپارتمانی در اوور  واگذار کردند . لاگرانژ  با وجود  آنهمه

 

نبوغ عظیم  متواضع و بی تعصب بود . و  گرچه همنشین اشراف  و  در  واقع خود نیز یکی از آنها بود . در  طول

 

ناآرامیهای  انقلاب  فرانسه  مورد  احترام   و  توجه همه  احزاب بود .  مهم ترین کار  وی  در  این  دوران نقش

 

هدایت کننده و پیشتازش در ایجاد دستگاه متریک در مورد اوزان و مقادیر است .
 

  در  ریاضیات وی سعی کرد  تا پایه ای قابل قبول  برای فرایندهای اساسی آنالیز عرضه کند  ولی این تلاشها 

 

عمدتا  بی ثمر  ماند .  در  اواخر عمر  حس کرد  که ریاضیات به  بن بست  رسیده است  و  فیزیک ، شیمی ،

 

زیست شناسی و دیگر علوم تواناترین مغزهای آینده را به  خود جلب خواهند کرد . این بدبینی ممکن بود  که از 

 

بین رود  اگر وی می توانست ورود گاوس و آیندگانش را به صحنه پیش بینی کند  کسانی که قرن نوزدهم را به
 

غنی ترین مرحله تاریخ طولانی ریاضیات تبدیل کردند .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد