![]() |
جان ون در چهارم آگوست سال ۱۸۳۴در یک خانواده برجسته مذهبی، در انگلستان متولد شد. هنگامی که او جوان بود پدرش، هنری ون(Henry Venn)، به لندن سفر کرد تا به عنوان عضو افتخاری انجمن مبلغین کلیسا مشغول به کار شود. ون تحصیلات خود را در لندن، در مدرسه Sir Roger Cholmley's School آغاز کرد که اکنون با نام Highgate School شناخته میشود. در سال ۱۸۵۳ بعد از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان در کالجهای Gonville و Caius در کمبریج(Cambridge) نام نویسی کرد.
او در سال ۱۸۵۴ به عنوان یک محقق ریاضی برگزیده شد و در سال ۱۸۵۷ مدرک لیسانس خود را دریافت کرد. همچنین ون در سال ۱۸۵۷به عنوان مرد اول کالج شناخته شد و تا سالهای بعد هم این عنوان را به خود اختصاص داد. پیشینه خانوادگی او، ون را به سوی مسایل مذهبی سوق میداد که به این ترتیب او در سال ۱۸۵۸در کلیسای ایلی(Ely) به عنوان خادم و در سال ۱۸۵۹ به عنوان کشیش به فعالیت پرداخت و بعد از آن تا هنگامی که به عنوان مدرس در علوم اخلاق به کمبریج بازگردد، دفاتری را در شهرهای مختلف از جملهCheshunt, Hertfordshire, Mortlake, Surrey دایر کرد.
ون سی سال بعد به منطق علاقهمند شد و حدود سه مقاله در این باره منتشر نمود. او کتاب The Logic of Chance (منطق شانس) را در سال ۱۸۶۶، کتاب Symbolic Logic (منطق سمبلیک) را در سال ۱۸۸۱و کتاب The Principles of Empirical Logic (قانون تجربی منطق) را در سال ۱۸۸۹به رشته تحریر در آورد. هنگامی که ون تحقیقات خود را در سال ۱۸۸۳در مورد منطق ادامه داد بدلیل مشغله زیاد از کار خود در کلیسا کناره گیری نمود. او همچنین دارای مهارتهایی در زمینه ساخت ماشین آلات بود، و او از این استعداد خود استفاده نمود و ماشینی برای بازی بولینگ(bowling cricket balls) ساخت که هنگامی که تیم کراکت(cricket) استرالیا در سال ۱۹۰۹ از کمبریج بازدید کردند ماشین ون نمایش جالبی را برای آنها اجرا نمود. در ســال ۱۸۸۳ ون در جامعه سلطنتی انگلستان برگزیده شد و کمبریج به او مدرک دکترای علوم (ScD) را اهدا نمود. در ســال ۱۸۹۷ بـعد از چاپ سومــین کــتابش در منـطق،تاریـخــچه و خاطراتی را از کــالج خود با عنـــوان The Biographical History of Gonville and Caius College, 1349-1897 نوشت و در کمبریج مشغول به کار شد. او نوشتن خاطرات را ادامه داد و چاپ آنها که بالغ بر هشت جلد کتاب بود در سال۱۸۹۷ آغاز شد. او سر انجام در چهارم آپریل سال ۱۹۲۳، پس از ۸۸ سال زندگی پر بار درگذشت.
جان ون به طور کلی به خاطر دیاگرام های منطقی (Logical Diagrams) خود بسیار معروف است. البته استفاده از نمایش هندسی برای شرح دادن منطق استدلالی، چیزی نبود که ون آن را ابداع کرده باشد بلکه در حقیقت گوتفرد ویلهلم لایب نیتز از آنها استفاده کرده است. ون دیاگرامهایی را که در قرن نوزدهم از جمله توسط بول و آگوستوس دمورگان مورد استفاده قرار میگرفت، مورد انتقاد قرار داد و کتاب Symbolic Logic را مخصوصاً برای تصحیح این روشها و مطرح کردن نظرات خود نوشت. اما این دلیل معروف شدن ون نبود، قبل از چاپ این کتاب ون مقاله ای تحت عنوان:
On the Diagrammatic and Mechanical Representation of Prepositions and Reasonings (درباره نمایش مکانیکی و نموداری موضوعات و استدلالها) نوشت که در آن، آنچه که امروزه به عنوان نمودار ون (دیاگرام ون) میشناسیم معرفی شده است. این مقاله در جولای سال ۱۸۸۰در مجله Philosophical Magazine (مجله فلسفی) و Journal of Science (ژورنال علوم) به چاپ رسید. ون در کتاب Symbollic Logic (منطق سمبولیک) در مورد این دیاگرامها با جزییات بیشتر توضیح داد که این توضیحات بخش اعظم این کتاب را تشکیل میدادند.
ون سه دایره را همانند شکل فوق، به عنوان سه زیرمجموعه مجموعه مرجعی چون U در نظر گرفت (A,B,C). نواحی مشترک بین سه دایره و قسمتهای مکمل آنها مجموعه U را به هشت ناحیه غیر واقع بر هم افراز می کند که به کمک آنها می توان ۲۵۶ ترکیب مختلف بولی را نشان داد. برای اینکه بتوان از نمودار ون استفاده کرد به تعریف ترتیبی بین عمل های بولی AND(و) ، NOT(نه) ، OR(یا) ، XOR(یا..یا، یا نه) نیاز داریم. ترتیب این اعمال از چپ به راست به این صورت است(مگر اینکه از پرانتز استفاده شود که در تین صورت ابتدا عبارت داخل پرانتز محاسبه می شود):
ون روش خود را با استفاده از دایرههای متداخل و متخارج بهبود بخشید. نمودار ون نقش بسیار مهمی در منطق او و نیز تلاش او برای بیان آنچه او در منطق بول متناقض و مبهم مییافت، دارد. بعدها او متوجه شد نمودارهای او به قدر کافی عمومی نمیباشند لذا او روش خود را با استفاده از تعداد دایرههای بیشتری که صفحه را به نواحی مختلفی افراز میکنند و هر دایره با دایرههای دیگر دارای اشتراک است، گسترش داد. این روش بوسیله چارلز داگسون(Charles Dodgson) که در سالهای ۱۸۳۲ تا ۱۸۹۸ زندگی میکرد بهبود یافت و اندیشه های او باعث شد که از یک ناحیه بسته به عنوان مکمل با متمم دایره های استفاده شود چیزی که امروزه به آن مجموعه مرجع میگوییم.
منبع:رشد